تو دلم نیستی زلیخا ، یوسفم من رستگـــارم
شرع و احکامِ خدا رو ، نقش بسته در نگارم
***
دل فروشی کردی مهرت ، از پشیمونی جدا شو
همین راهِ تو صلاحه ، از سوزِ دلبندی رها شـو
***
بسِ دیگه بسِ بسِ ، دلِ من رفته ســــفر
قلبِ تو عادت نداره ، عشقِ دیگه پر خطر
***
سر به زیرم توی باغت ، دیدی با سیبت همیشه
بارها دستت بریدی ، رنگ و رو دارم نمیـــشه
***
می نوازم عاشقونه ، در تماشای خدایــــــم
در دعای صبحگاهی ، اشک ریزم در صدایم
***
بسِ دیگه بسِ بسِ ، دلِ من رفته ســــفر
قلبِ تو عادت نداره ، عشقِ دیگه پر خطر
***
جمع کن لبخندِ قلبت ، جای دیگه پخش کن
درِ قلبِ من که قفلِ ، در خیالت نقش کــن
***
یارم اون تعبیرِ خوابی ، که خدا حکمت سپرده
با همین گره گشایی ، دل به گورستان نبــرده
***
بسِ دیگه بسِ بسِ ، دلِ من رفته ســــفر
قلبِ تو عادت نداره ، عشقِ دیگه پر خطر
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 02/11/1391
:: برچسبها:
بسِ دیگه بسِ بسِ ,
:: بازدید از این مطلب : 1729
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1